شمیم یاس
شمیم یاس

شمیم یاس

بوی خدا گرفته بود...

سنگین نفس میکشید
.
.
.
آهی کوتاه داشت
.
.
همسرش بهترین پرستارش بود و
فرزندانش تنها امید زندگیش
حال و هوای عجیبی داشت
انگار .............انگار درست است .............. عطر شهادت بر تن او هم خورده بود
عطر عجیبی داشت

بوی خدا گرفته بود...

آرام باش!!!

آرام باش
حوصله کن
آب های زود گذر
هیچ فصلی را نخواهند دید
از ریگ های ته جویبار شنیده ام
مهم نیست که مرا
از ملاقات ماه و گفت وگوی باران
بازداشته اند.
من برای رسیدن به آرامش
تنها به تکرار اسم تو
بسنده خواهم کرد...
حالا آرام باش
همه چیز درست خواهد شد...

همه چیزدرست خواهد شد...



" أَلَیسَ اللهُ بِکَافٍ عَبدَهُ "


انسان ها توی شرایط سخت زندگیشون وقتی که خودشون نمی تونن از حقشون دفاع کنن میرن و یه وکیل میگیرن...
چه خوبه ما توی همه ی مراحل زندگیم یه وکالت بدیم به خدا و خدا را وکیل خودمون قرار بدیم
»» آیه های: " حسبنا الله و نعم الوکیل.نعم المولی و نعم النصیر"
ترجمه: خدا ما را کافى است و او خوب وکیلى است :چه خوب سرپرستی! و چه خوب یاوری!

انشاءالله جبران می کنم...

از زمیــن جثه کوچیکه پسرشو بلند کـرد
پسـرک شیطنت کرد
پرید بغل ِ بابا...
و آروم گفت :
مـنم بزرگ میشم شما رو بلنـد میکنم از رو زمـین ...
بیست سال بعد
پسر تونست پدر رو بــلند کنه
پـدر سبک بود ...
بـه سبکی یه پلاک ُ چند تیکه استخون . . . .