تبیعض بین ارتش و بسیج!!!

آقای عقیلی امیر ارتش به حاج همت گفت:من از شما بدجور دلخورم!
حاج همت گفت:بفرمایید چه دلخوری دارید؟
گفت حاجی شما هر وقت از کنار پاسگاههای ارتش رد می شوید یک دست تکان می دهید وبا سرعت رد می شوید ولی وقتی از کنار بسیجی های خودتان رد می شوید هنوز یک کیلومتر مانده چراغ میزنید ,بوق میزنید,ارام ارام سرعت را کم میکنید 20متر مانده به دژبانی بسیجیها پیاده میشوید لبخند میزنید
دوباره دست تکان می دهید بعد سوار می شوید واز کنار دژبانی رد می شوید ! همه ما از این تبعیض مابین ارتشیها وبسیجیها دلخوریم…. حاج همت با لبخند گفت: اصل ماجرا این است که دژبانهای ارتشی چند ماه اموزش تخصصی دیده اند اگرماشینی ازدژبانی رد بشود وبه او مشکوک شونداز دور بهش علامت میدن بعدتیرهوایی می زننداخر کار اگر خواست بدون توجه ازدژبانی رد شود به لاستیک ماشین تیر می زنند ولی  این بسیجیها که تو میگی اگر مشکوک شوند اول رگبار می بندند تازه بعد یادشان می افتد باید ایست بدهند یک خشاب را خالی می کنند بابای صاحب بچه را در می اورند بعدچند تا تیرهوایی شلیک می کنند واخر که فاتحه طرف خوانده شد داد می زنند ایست !!!! این را که حاجی گفت بمب خنده بود که توی قرارگاه منفجر شد...