بوی خدا گرفته بود...
سنگین نفس میکشید
.
.
.
آهی کوتاه داشت
.
.
همسرش بهترین پرستارش بود و
فرزندانش تنها امید زندگیش
حال و هوای عجیبی داشت
انگار .............انگار درست است .............. عطر شهادت بر تن او هم خورده بود
عطر عجیبی داشت

بوی خدا گرفته بود...