شمیم یاس
شمیم یاس

شمیم یاس

چادر نشین خاک...

                                           بسم رب الزهرا

     فاطمیه فصل بیعت با علی       جرم زهرا گفتن یک یا علی

کاش در و دیوار می فهمید که این زهرای ماست و به تنهای برای لمس در و دیوار نیست ....

کاش در و دیوار می فهمید که این دختر رسول خداست و نباید اینگونه او را نوازش کرد با مسمار....

مانده ام تنها با بی کسی ای خدا یعنی همین بود این همه زهرا ؛ زهرا کردن های ما ....

دنیایی که با نام عشق زهرا آرامش گرفت اینگونه باید قدر دانی می کرد از زهرا که با خدای خود بگوید ای خدا مرگ زهرا را برسان زودتر ای خدا .....

و از چادر نشین خاک از این بیشتر نمی توان انتظار داشت  این چادر نشین با دختر پاک رسول اینگونه بود اف بر او که نشناخت و این گونه خواهد ماند از اشک رسول ....

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 باز نوشت :‌ این ایام بر عاشقان زهرا تسلیت باد ..... 

نظرات 4 + ارسال نظر
یه دوست چهارشنبه 1 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 08:23 http://ir.blogsky.com

سلام

وبلاگ خوبی داری.
بهت پیشنهاد میکنم آدرس وبلاگت رو کوتاه کنی.

خیلی سخت نیست. تو همون سایت به فارسی توضیح داده شده.
در اصل میتونی یه دامنه رایگان بگیری.

اگه دامنه ثبت کردی و خوشت اومد، با نام "ثبت دامنه رایگان" لینکش کن. شاید به درد دیگران هم خورد.

اگه آدرس جدیدت رو تو وبلاگ خودت بهش لینک بدی، باعث میشه که رنکت تو گوگل افزایش پیدا کنه و در نتیجه بازدیدت بره بالا.

موفق باشی.

lahoot چهارشنبه 1 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 08:24 http://www.lahootiyan.parsiblog.com

سلام
ای خدا کی این چادر نشین خاک از این همه رنج و عذاب سیر خواهد شد ....
اصلاً‌ سیر خواهد شد یا نه ؟؟؟؟؟

سلام علیکم
اشاره به آیه ای از قرآن کردید که این چادر نشین هیچ گاه سیر نمیشه و هر گاه کسی را داخلش قرار می دن باز هم می گه آیا کسی هست ؟؟؟

شیلو عج چهارشنبه 1 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 09:06 http://talieeyetaha.parsiblog.com

سلام

خواهش می کنم انجام وظیفه بود .

ایام رو خدمتتون تسلیت میگم . در پناه حق موفق باشید.

سلام علیکم
چوب کاری نفرمایید . من هم این ایام را به خدمت شما سرور بزرگوار تسلیت می گم .

پری از بال سیمرغ! چهارشنبه 1 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 10:25 http://simorgh01.parsiblog.com

انقد این کامنتو همه جامیذارم تااستادم بدعای یکیتون خوب شه!
ببخشید مزاحم میشم
انقدر نگران استادمونم نمدونم چه بایست کنم
میدونستم وبلاگ دارن اما نداشتم آدرسو.چن تا از بچه ها آدرسی دادند رفتم اونجا لینکای شماها رو دیدم.اما دیدم تعطیله
یکی از بچه ها آدرس دیگه ای داد.همین آدرس که الان نوشتم.حالا که اومدم و دیدم بقیه دانشجوهاش خیلی زودتراز من تو وبلاگش براش کارایی کردن هم ازخودم خجالت کشیدم و هم خشحال شدم که ایشون اقلا اینجا دیگه غریب نیست!! تو دنیای واقعی که غریب بود!!
نمیدونم واقعا کدوم وبلاگشه؟اصلا شاید اشتباه میکنم... اما برام مهم نیس! کار دیگه ای ازم برنمیاد
چون مطمئنم انسانی مث ایشون، قطعا حتی توی دنیای نت هم با آدمای والایی مراوده دارند اومدم سراغ تک تک لینک های دوستاش (لینکهای اونجا و اینجا) ازتون خواهش کنم تو نیایشتون دعاش کنن
نمیدونم دوستان ایشون چه دینی دارن اما اینو یادمه که همیشه به ما میگفت آزادگی آدمها مهمه نه دینشون.
منم به پیروی ازایشون ازتون میخوام هر مسلک الهی که دارید تو عباداتتون دعاش کنین. این تصادف یه شروع تلخ بود برای ما که بفهمیم استادمون بیماری جسمی دیگه ای هم داشته و بروش نمیاورده
ماییم و خاطره انسانی که اول دوستمون بود و "بعد" استادمون
نمیفهمم چی مینویسم
همین کامنتو میخوام برا "همه" بذارم.شاید بدعای یکی از این آدمهای خوب، استاد ما شفا بگیره. همیشه میگفت هر کی دردش بیشتره بدونه که خدا بیشتر دوسش داره.استاد معارف و اخلاق نبود!
اصلا نه رشته اش ربطی به این حرفا داشت و نه ظاهرش!! اما منی که یه روزی از دین متنفر بودم حالا عاشق دینمم! منی که بهیچ قیمتی قید آرایش غلیظمو نمیزدم حالا به خودم و انسان بودنم فک میکنم
این معجزه این آدم بود! کی دیده کسی که کارش تدریس فرهنگ بیگانه ست لابلای درسایی که ظاهرا هیچ ربطی به اسلام و ایران نداره) تبلیغ دین کنه برای ایران و ایرانی غصه بخوره
همه ش میگفت دین زوری نیس!! دلیه!! و الحق که دلهای همه مون تو دستش بود!!
من انقدر تو سجاده م نمی بینم که خدا رومو بگیره برا همین از شماها میخوام دعاش کنین.
و چه زیبا اسم وبلاگش رو گذاشته بود سی مرغ!
http://simorgh01.parsiblog.com

سلام علیکم
ان شاء‌الله خداوند ایشان را مورد شفای خود قرار دهد اما شما ؟؟؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد