ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
گل رو به طرف بابا گرفته بود
می گفت: بابا جون بگیر
بابا نگاه می کرد و گریه می کرد
تعجب کردم که چرا گل رو نمی گیره
پرستار که ملحفه رو کنار زد دلم آتیش گرفت
دو دست و دو پای پدر قطع شده بود
پدر گریه می کرد و دختــر بهش زل زده بود ...
عزیزم